روزهای شیرین الی...

الی هستم یه خانم شاغل خوشحال ، همسر جان را هم بسیااااااااار دوست میدارم.

روزهای شیرین الی...

الی هستم یه خانم شاغل خوشحال ، همسر جان را هم بسیااااااااار دوست میدارم.

پاییز جان

-آخ آخ ... پاییز است و هوا ملس است و پسته پوستی (تازه) هم آمده است و من چقدر دلم میخواهد از این آفتاب کم جون عصرا  بنویسم و خش خش برگها و نارنگی ها و نارنجی هااااااا و .......اما واقعیت اینست که پشت میز محل کارم نشسته ام و کار میکنم و خانم همکار بغل دستی هم که هی میرود و دمای  اسپیلیت رو میگذارد روی 18 درجه بدجوری رو مخ است.


-با همسر جان دو تایی رفتیم فیلبند( جاده هراز نرسیده به آمل)، قشنگ بود و عالی ، فقط اصلا هوا سرد نبود!! انصافا در سفرنامه هایتان در مورد دمای هوا اغراق نکنید که ما مجبور بشویم برای یک سفر یکروزه اینهمه لباس گرم  با خومان کول کنیم و ببریم


-مدیرم نیست ، میون کارهای ریز ریزم ، گهگاهی وبلاگی میخونم و برای دوستانم کامنت میگذرام و چای میخورم و کیک کوچولو ؛ آیا زندگی چیزی غیر از این لذت های کوچک است؟؟!

نظرات 3 + ارسال نظر
هنرمند جمعه 13 مهر 1397 ساعت 15:55 http://www.honar5556.blogfa.com

وای چه روزگاریست
که جام می ما خالی شده
وپرشده از دستهای آلوده
.....................
سلام وخداقوت [سبز][گل]

سلام
ممنونم

ریحانه چهارشنبه 4 مهر 1397 ساعت 15:51

خوش باشی عزیزدلم
خیلی تعریف فیلبندو شنیدم اما تاحالا نرفتم

خیلی ممنون

فنجون چهارشنبه 4 مهر 1397 ساعت 10:08

والا ما رفتیم و کم مونده بود زیرانداز رو بکشیم روی خودمون از بس لرزیدیم و یخ کردیم ... تو راه برگشت هم انقدر گرم شده بود که میخواستیم هرچی تنمون هست رو در بیاریم :)))
هوای فیلبند خیلی متغیر هست و احتمالا قسمت گرمش نصیب شما شده .

ااااااااا پس قسمت گرمش نصیب ما شد
فقط اون پتو مسافرتی که با خودمون برده بودیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد